جورج فلويد كولبر!
اردشير پشنگ
اقدام تعدادي از نيروهاي پليس مرزباني تركيه در بازداشت، شكنجه و كشتن يك كولبر و زخمي كردن كولبر ديگر ايراني باعث بهت و غم بسياري در ميان مردم كشور شده است. استفاده فراقانوني از نيروي قهريه، شكنجه دهشتناك باعث مرگ حسن كچلانو پدر 3 فرزند و زخمي شدن بهنام صمدي نوجوان 17 ساله ديگر شده است. اين حجم از سبعيت و خشونت توسط پليس تركيه كه متاسفانه مسبوق به سابقه نيز هست حتي باعث انزجار جامعه مدني اعم از ترك و كرد در تركيه نيز شده است! به نظر ميرسد تراژدي كچلانو و صمدي مدل خاورميانهاي و ترسناكتر داستان جورج فلويد امريكايي است يك نقض فاحش و جدي حقوق بشر با انگيزههاي خاص! لذا هم جوامع مدني ايراني و تركيه و هم نهادهاي مسوول دو كشور و حتي نهادهاي حقوق بشري منطقهاي و بينالمللي بايد براي برخورد قاطع با آن و جلوگيري از تكرارش به اين اتفاق ورود جدي داشته باشند. اما در اينجا ميخواهم از 3 منظر مختلف به موضوع رفتار غيرانساني و شكنجه منجر به مرگ كولبر ايراني توسط پليس تركيه بپردازم: يك بعد اين قضيه داخلي است اينكه چرا شرايط اقتصادي در مناطق پيراموني به خصوص مرزي كشور بايد اينقدر حاد باشد كه پير و جوان، زن و مرد، تحصيلكرده و غيرتحصيلكرده براي تهيه تكهاي نان بر سر سفرهشان مجبور به كولبري با همه خطرات، مشقات و مصائبش شوند! چند سال هست كه مدام مسوولان مختلف، نمايندگان مجلس و... از طرحهاي مختلف براي حل معضل كولبري صحبت ميكنند و رونمايي ميكنند اما در عمل نه تنها هيچيك از اين طرحها تاكنون اثري نداشته است بلكه به دليل تشديد مشكلات اقتصادي شاهد افزايش تعداد كولبران و در نتيجه افزايش قربانيان اين كارناگزير هستيم! واقعا آيا شايسته است مدام اخبار و تصاوير شهروندان ايراني اعم از كرد، بلوچ، فارس و در حالي كه بارهاي سنگين بر دوش در كوهستانهاي صعبالعبور يا با چند گالن سوخت با دهها خطر در بيابانها در تردد باشند تا از اين طريق پرخطر ساير امور زندگيشان بچرخد؟ كاملا پيداست حل معضل كولبري در غرب كشور، سوختبري در جنوب شرق كشور و... نيازمند يك اراده كاملا جدي در سطح مقامات ارشد كشور در تهران است تا با ترسيم برنامههايي منسجم، كاربردي و علمي و استفاده از مجرياني حرفهاي، توانمند و متخصص به حل اساسي و سريع اين معضلات اقدام كنند! بعد دوم اين ماجرا به ديپلماسي و روابط دوجانبه تهران- آنكارا بازميگردد. اين دو كولبري كه به دست نيروهاي مرزي تركيه افتادهاند بالاخره شهروند كشور جمهوري اسلامي ايران هستند! طبيعتا حق و حقوقي دارند! دولت تركيه هم كه روابط خوب و نزديكي با ايران دارد، حال سوال اينجاست چرا ماموران رسمي امنيتي- مرزباني تركيه بايد به خود اجازه دهند با شهروندان ايراني رفتاري غيرانساني، شنيع و دهشتناك انجام دهند؟ مساله ديگر اين است بررسي كنيم در وهله نخست واكنش نهادهاي مسوول ما چه سفارت و كنسولگري مربوطه ايران در تركيه، چه وزارت خارجه و وزارت كشور و چه ديگر نهادهاي مرتبط از لحظه آگاهي يافتن از اين جنايت تاكنون چه واكنشي در راستاي صيانت از حقوق شهروندان تحت ظلم كشورشان نشان دادهاند؟ در وهله دوم بايد نهادهاي ذيربط كشور به طور جدي به اين مساله ورود كنند، پيگير مساله باشند، خسارات وارده كه متاسفانه با مرگ يكي و نيمهجان شدن ديگري روي داده هر چند جبرانناپذير است اما تا حد امكان جبران شود و طوري واكنش نشان دهند كه زمينه تكرار چنين اقدامي ديگر فراهم نشود! بعد سوم ماجرا به داخل تركيه بازميگردد. قوانين دولت تركيه هم در برخورد با كساني كه به صورت غيرقانوني وارد اين كشور ميشوند، مشخص است! در هيچ جاي قوانين نوشته شده و اعلامي اين كشور چنين رفتاري با يك مجرم توسط مجريان قانون مجاز اعلام نشده است! چطور است كه ماموران دولتي تركيه بدون ترس و واهمهاي از مجازات و پيگرد در داخل به خود اين اجازه را ميدهند تا سبعيت و وحشيگري را در قبال دو كولبر به اوج رسانده و اينگونه با آنان برخورد كنند؟ در اينجا اميدوار هستم هم جامعه مدني تركيه اعم از كردها و تركها و هم نهادهاي قانوني اين كشور بلافاصله با اين خاطيان كه در اصل گويي جانياني در لباس پليس بودهاند، برخورد لازم را انجام دهند!